لاله های وحشی

لاله های وحشی

هر آنچه روزگار میگذراند
لاله های وحشی

لاله های وحشی

هر آنچه روزگار میگذراند

دزد اومده ؟؟؟

از جمعه صبح همه چی پشت هم اتفاق افتاد

 

ادامه مطلب ...

آفتاب

پتو رو پهن کرده بودم نصفش رو تخت زیر آفتاب


اومدم دیدم کشیده رو زمین ، دراز کشیده میگه بیا آفتاب بگیریم


نیم ساعت انگار که لب دریا باشیم زیر آفتاب دراز کشیدیم کلی خوش گذشت

حرف زدیم

من فقط ناراحتم ، غصه دارم ...

نه خوابم می اید نه گشنمه ام ...

یکی باشه آدم فقط حرف بزنه غرهاش تموم شه ...


بعدا نوشت

رفتیم یه کافی شاپ که بو می داد ، بوی دستمال خیس که گردگیری کردی یه جا گذاشتی یه عالمه وقت مونده قهوه و همه چی رو گذاشتیم در رفتیم، چجوری اون آدما اونجا نشسته بودن ...



عنوان ندارد

نامردیه میدونم ،

ولی وقتی از در مرکز وارد میشم و میبینم که چقدر شلوغه یه جورائی انگار راضیتر میشم که تنها نیستم ، که این همه آدم مثل من هست ....

من ایده ال

امروز موقع رانندگی تو رادیو داشت می گفت دوست داشتید من ایده التون چه خصوصیتی داشت، داشتم فکر میکردم من چه جوری میتونستم باشم ... فارغ از معنویات ، دوست داشتم:

گیتارمو کامل بلد بودم

فرانسه بلد بودم ، راحت می تونستم حرف بزنم

اسکی رو حرفه ای بلد بودم، رو هر شیبی ، هر مدلی

یه دو قلو داشتیم


دیگه همین فعلا چیزی یادم نمیاد، کم ادعا