لاله های وحشی

لاله های وحشی

هر آنچه روزگار میگذراند
لاله های وحشی

لاله های وحشی

هر آنچه روزگار میگذراند

بهار اومد گلا وا شد...

دو چرخه هارو آوردیم بالا، اسکی ها باید برن پایین ...

گلدونهای رز تو پارکینگ اومدن تو حیاط روی  دک ...

میز و صندلیا از زیرزمین اومدن تو حیاط ...

خاک و تخم چمن هم خریدیم برای حیاط...

   ادامه مطلب ...

رییس رفته مرخصی...

من خسته شدم انقد به تک تکشون گفتم اینو درست کن، اینو اینجوری نکن اونجوری درست کن ...

همینه که بعضی وقتها میزنه به سیم آخر جواب هیچ کس رو نمیده

فردا اگر برگرده من برگردم به کارهای عقب مونده ... مثلا آخر سال باید همه چی سبک بشه ، سبک که نشده هیچی، کارهای سال بعد هم بهش اضافه شده ...

?? Orange is the new black

دیروز اینجا ا.نتخابات بود ، یک سال زودتر از چیزی که تصویب شده و قانون بود

  ادامه مطلب ...

آفتاب

پتو رو پهن کرده بودم نصفش رو تخت زیر آفتاب


اومدم دیدم کشیده رو زمین ، دراز کشیده میگه بیا آفتاب بگیریم


نیم ساعت انگار که لب دریا باشیم زیر آفتاب دراز کشیدیم کلی خوش گذشت

حرف زدیم

من فقط ناراحتم ، غصه دارم ...

نه خوابم می اید نه گشنمه ام ...

یکی باشه آدم فقط حرف بزنه غرهاش تموم شه ...


بعدا نوشت

رفتیم یه کافی شاپ که بو می داد ، بوی دستمال خیس که گردگیری کردی یه جا گذاشتی یه عالمه وقت مونده قهوه و همه چی رو گذاشتیم در رفتیم، چجوری اون آدما اونجا نشسته بودن ...